چن وقته مدام میاد توی ذهنم. یه همکلاسی داشت نابینا یا بهتره بگم روشن‌دل که به گمونم اهل کامیاران بود. سوالی که روی ذهنم داره رژه میره و سردرد گرفتم به خاطرش اینه که اسمش چی بود؟ مدام این سوال میاد توی ذهنم ول کن هم نیست. ذهنم خیلی شلوغه انواع مسائل رفت و آمد دارن. فکر میکنم اسمش کامران بود. اما شاید به خاطر شباهت این اسم با کامیاران این فکر رو میکنم. صداش توی گوشمه. دیالوگهاشون. خب به نظر آدم با سوادی میومد بیشتر از حد شرایطش. برای همین توی خاطرم مونده. اول سوال از اینکه اسمش چی بود شروع میشه بعدش فکر میکنم کجاست چیکار میکنه؟ سرنوشتش تا حالا. فکر میکنم ادم قابل احترامی بود امیدوارم موفق باشه.

نمیدونم دیگه ذهن من زیادی از خودش کار میکشه. 

راستی فیلم نیمه‌ی پنهان رو دیدم از تهمینه میلانی خیلی خوشم اومد. کلا فضای چنتا فیلمی که ازش دیدم رو دوست دارم. این فیلم رو بارها خواستم ببینم اما نشد. چن روز پیش با یکی از دوستام دیدار داشتم بحث می‌کردیم درمورد فیلم، کتاب همه چی( درباره‌ی رفتارهای جدید و بامزه‌ی پسر کوچولوش که من از وقتی میبینمش به خاطر رفتاراش و حرفاش بهش میخندم تا وقتی ازش خداحافظی می‌کنم). خلاصه پیشنهاد نیمه پنهان رو داد و خوشحالم این فیلم رو دیدم هرچند در دو سری چون از برنامه‌م جا میموندم.

 

 

میکنم ,ذهنم ,فیلم ,اسمش منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کانون هواداران سمپدوریا در ایران خبرستان 24 مهارت های آموخته شده ! اموزش انواع سگ ژرمن و خارجی www.denafoam.com